منصور حلاج را که میبردند به پای چوبه ی دار
به خواهرش گفتند بیا برای آخرین وداع,
او هم آمد اما بدون حجاب ظاهر ، چون چادر...
مردها همه بانگش زدند که: پس حجابت کو زنیکه؟!
او گفت: من اینجا مردی جز منصور نمیبینم
اگر مردی به جز منصور میبینید نشانم دهید تا مویم را از او بپوشانم!